نوشته شده توسط : سعید بیداد

برای دستورات زندگی و برای رسیدن به قوانین صحیح زندگی باید به امانت های پیامبر اکرم صلوات الله مراجعه کنیم .امانت هایی که پیامبر خاتم برای امتش گذاشت ، کتاب خدا و عترت است به عبارت بهتر ، کتاب ناطق و کتاب صامت.

باید تمام آیات قرآن را  نه فقط  آیات مربوط به حجاب رامطالعه کنیم و در رفتار و گفتار ائمه تامل کنیم، راهکارهای لازم در این کتاب یک هویت کامل برای حجاب دارد ،به حجاب به عنوان کاور زن مسلمان نگاه نشده است . حجاب منش و هویت زن مسلمان است .برای همین در مکان هایی که به اجبار خانم ها چادر بر سر می کنند، رفتار و آرایش آنها متناقض با چادر است .چرا؟ برای ما حجاب کاور نیست بلکه یک هویت است. یک فرهنگ است.

 ما به عنوان زن مسلمان حجاب برای ما  هویت و فرهنگ مان است . برای پیدا کردن عناوین و حدود آن به سراغ کتاب دینی مان و سنت امامان خود  می رویم که در این صورت به دو نوع حجاب می رسیم .

در مدل حداقل، اسلام می گوید : ای زن مسلمان در هر جای دنیا که زندگی می کنی نگاه کن به زنان امتت، اما  زنان پاکدامن جامعه ی خود . در هر جامعه ای عفاف بخشی از هویت پاک فطری انسان هاست.تو هم همان لباس را می توانی بپوشی  و به آن مکمل های قرآنی را اضافه کن .

من معتقدم که دو نوع حجاب در دستورات دینی مان داریم : حجاب حداکثری و حجاب حداقلی .همانطور که در تمام  دستورات دینی مان همین طور است . هر واجبی در کنارش یک سری مستحبات دارد. نماز واجب است و بیشتر از واجب مستحباتش را به ما یاد می دهند ، می گویند بهتر است اینگونه عمل کنی . اگر نکنی ضرر بزرگی نخواهی کرد اما یک چیز هایی را از دست می دهی.و کنا ر این واجب یک حرام (چراغ قرمزاصلی) وقبلش چراغ زرد چشمک زن (مکروهات)



:: موضوعات مرتبط: حجاب و عفاف , ,
:: بازدید از این مطلب : 453
|
امتیاز مطلب : 116
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
تاریخ انتشار : پنج شنبه 30 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید بیداد

همواره برای حل معضل‌های اجتماعی می‌بایست زمینه‌های پیدایش آن را رفع نمود. و الا درمان در حدّ مُسکّن، نقش ایفا خواهد کرد و بیمار به مرور خواهد مرد. غفلت از زمینه‌ها و عدم پردازش و رفع منابع تغذیه یک معضل، در سطح اجتماعی مصیبت‌بار است. با توجه به این‌که در هفته‌های گذشته جریان نظرات اجتماعی به سمت رفع مشکل بدحجابی می‌رود، هراس از رفع این مشکل به روش مسبوق به سابقه، که جهت آرامش‌بخشی به مسوولین و خرج انرژی به جهت رفع مسوولیت – و نه حل دقیق مشکل- صورت می‌گیرد، ذکر نکاتی را ضروری می‌نماید.

بنیان حجاب، و هر امر ایمانی «حیاء»  است که امیر المؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند: «ایمان و حیا هر دو به یک ریسمان بسته و با یکدیگر هستند و از هم جدا نشوند. (غررالحکم ، باب حیا)». حیا و عفاف نمی‌تواند با امر قضائی و انتظامی به انسان تحمیل شود، بلکه حاصل تربیت و اندیشه ورزی است. شاید بتوان از طریق قضایی و انتظامی مظاهر توسعه و تبلیغ نابهنجاری را از سطح شهر برچید و بعنوان آرام‌بخش مدت دار این امر لازم به نظر برسد، اما تا وقتی جریان نرمی حیا و ملاحظات اخلاقی را رفته می‌خواهد، بدون حرکت نرم متقابل در قالب تربیت و اندیشه، حرکت انتظامی و قضایی تنها عوارض سرکوب را در قربانیان بدحجابی، به‌جای خواهد گذاشت و موضوع را درمان نخواهد کرد.

امروزه در جامعه ما بدحجابی، تنها یکی از مظاهر بی‌حیائی مفرطی است که نمونۀ آن حتی در ساعات اداری و خیابان‌های معمولی اروپا دیده نمی‌شود. اگر بخواهیم مشکلات دیگر را نیز ببینیم، فساد اداری، وضعیت وخیم رانندگی، عدم احترام به قوانین، وضعیت بسیار وخیم همسایه‌گی، از مظاهر دیگری است که می‌توان از آن‌ها بعنوان مظاهر فقدان حیا نام برد.

هنگامی که شهرها شکل می‌گیرند، در صورتی که مسوولیتی جهت اصلاح و توسعه فرهنگی یک شهر بزرگ صورت نگیرد یا اقدام انجام شده با توسعه متناسب نباشد، پدیدۀ «ناشناسی» به اوج خود می‌رسد و گزار به کلان‌شهر نشینی، بدون دغدغۀ تربیتی، در حالی که چشم، چشم را نمی‌بیند، معضلات جدی به همراه دارد. و این اشکال وقتی با «بی حیائی» برخی رجال و مسوولین و مشغول شدن آنان به تخلفاتی همچون دریافت رشوه و چپاول بیت‌المال همراه می‌گردد، بهانۀ تبعیت برای عامۀ مردم را نیز فراهم می‌کند، علی الخصوص هنگامی که عاملان این تخلفات خود را عامل دین نیز بدانند یک حمله بی‌رحمانه به مبانی اخلاق و سالم زیستن صورت می‌پذیرد. هر چند طبق حدیث شریف نبوی(ص)، هر آن‌کس با رجال وارد دین شود، همان رجال او را از دین خارج خواهند نمود، و باید دین را با کتاب و سیره و سنت اهل‌بیت شناخت، اما این “بهانه” برای نفس سرکش انسان‌های داوطلب، همیشه باقی خواهد ماند و روزنه ورود به دنیای گناه.

از سوی دیگر، اگر در رسانۀ دشمن دقیق شویم، آن را در وضعیتی می‌بینیم که با علم به ارزش «حیا» در صدد از بین بردن آن است. برنامه‌های متنوع ، فیلم‌ها و سریال‌ها با تمام قدرت در صدد رفع قیود اجتماعی هستند، مسابقاتی که به‌عنوان اعتراف مخاطبان را به ذکر علنی گناه‌ و خطای خود تشویق می‌کند از مظاهر روشن تلاش جریان‌های مادی در نفی حیاء است.

بنابر مقدمۀ فوق، نه تنها درمان درد بدحجابی، که راه تفوق بر سایر معضلات اجتماعی از قبیل نزاع میان همسایه‌گان، خودروها، اشخاص، و سیاستمداران، در متبلور شدن یک جریان اجتماعی نمونه و جدی در صداقت است که امکان بهانه جویی را از اعضای جامعه بگيرد. ترجیحا اگر این خود حکومت باشد نیروی محکم‌تری را متضمن خواهد بود و سال‌های ابتدائی پس از پیروزی انقلاب جائی که مردم با طیب خاطر و صمیم دل با سرعت به سوی جامعه نبوی گام برداشتند، نمایش عملی این نظریه است. جریان و حکومتی که وقتی جوانان را به عفاف و حیا دعوت کند، از آبرو، چیزی در چنته داشته باشد. و این به خودی خود، آموزش عمومی است که هیچ دانشگاه و هیچ رسانه و هیچ گشت ارشادی معادل آن نیست. پس از این، می‌توان رو به دختران جوان کرد و گفت: “جوان!، بی‌حجابی تو باعث به هم خوردن جامعه و دربردارنده احتمال از هم پاشیده‌گی چند خانواده است”، جائی که جامعه حرمت داشته باشد و آقایان و زاده‌هایشان، نتوانند در یک چشم به هم زدن، تمام منافع کشور را فدای امیال شخصی خود کنند.
 



:: موضوعات مرتبط: حجاب و عفاف , ,
:: برچسب‌ها: درد بد‌حجابی , کجا درمان می‌شود؟ ,
:: بازدید از این مطلب : 442
|
امتیاز مطلب : 107
|
تعداد امتیازدهندگان : 35
|
مجموع امتیاز : 35
تاریخ انتشار : چهار شنبه 29 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید بیداد

بی غیرت + زنان و دختران بی حجاب + سیب زمینی



:: موضوعات مرتبط: تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: غیرت ,
:: بازدید از این مطلب : 561
|
امتیاز مطلب : 102
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید بیداد
  مقاله حاضر، با تأسي از ديدگاه رهبر معظم انقلاب در مورد حجاب و عفاف تهيه گرديده است. تمامي نقل قول ها با ذکر شماره صفحه در پرانتز از کتاب «زن از ديدگاه مقام معظم رهبري» نشر نوادر، 1380 - استخراج گرديده است.
رعايت حجاب و حفظ عفاف به عنوان يک امر ارزشي در مکتب مقدس اسلام، مورد توجه قرار گرفته است. زن مي تواند جايگاه و شأن واقعي خود را در پناه عفاف بيابد و درجات متعالي را بپيمايد. اهميت عفاف و حجاب به مثابه ارزش و شأن حقيقي زن مي باشد. رهبر معظم انقلاب در اهميت عفاف چنين مي فرمايند: هر حرکتي که براي دفاع از زنان انجام مي گيرد، بايد رکن اصلي آن رعايت عفاف زن باشد. نبايد بگذارند عفت زن - که مهمترين عنصر براي شخصيت است - مورد بي اعتنايي قرار بگيرد. (95) حجاب، مقدمه ي حفظ عفاف مي باشد. ايشان در مفهوم و اهميت حجاب چنين مي فرمايند:
بايد مسائل ارزشي اسلام در جامعه ي ما احياء بشود. مسأله ي حجاب مسأله يي است که اگر چه مقدمه يي است براي چيزهاي بالاتر، اما خود يک مسأله ي ارزشي است. (29) در اسلام حجابي بين زن و مرد وجود دارد؛ اين را نمي شود منکر شد. اين حجاب هست؛ اين هم طبق حکمتي است که واقعاً صحيح اين حجاب باشد. اين که بگويند چنانچه زن و مرد در اتاقي هستند که پرده کشيده و در بسته است، اين حرام است؛ يک معناي عميق و حکيمانه دارد اين درست است. همه به عنوان يک مرد و يک زن، به خودشان که مراجعه کنند، تصديق مي کنند که اين حکم، حکم درستي است. کسي نمي تواند انکار بکند و بگويد اين حکم، حکم درستي نيست. اينکه مي گويند زن آرايش کرده و با زينت جلوي مردها و در مجامع مردها ظاهر نشود، حکم درستي است. (115) اسلام معتقد است که مرد و زن بايد يک مرزبندي ميان خودشان در همه جا - در خيابان ، در اداره، در تجارتخانه - داشته باشند. ميان زن و مرد مسلمان، حجاب و مرزي تعيين شده است. اختلاط و امتزاج زن و مرد، مثل اختلاط و امتزاج مردان با هم و زنان با هم نيست . اين را بايد رعايت کنند. هم مرد بايد رعايت کند وهم زن بايد رعايت کند. (63) مسأله ي حجاب، به معناي جلوگيري از اختلاط و آميزش بي قيد و شرط زن و مرد در جامعه است اين اختلاط، به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد - بخصوص به ضرر زن - است .(9)
 

عفاف عامل تکامل زن
 

شناخت عفاف و حجاب با توجه به کارکردها و آثار آن امکان پذير مي باشد. با توجه به اين که زن در سه حوزه مي تواند حضور يابد و راه تکاملي خويش را بپيمايد، حجاب در تکامل بخشي زن مؤثر است. بنابراين حجاب در سه قلمرو داراي کارکرد مثبت مي باشد. اينها عبارتند از : 1- تکامل انساني 2- تکامل اجتماعي 3- تکامل خانوادگي.

1-قلمرو تکامل انساني
 

ايشان در مورد تکامل انساني انسان، با توجه به هدف آفرينش و فضائل انساني چنين مي گويند:
هدف از آفرينش هر فرد انسان، عبارت از همان هدف آفرينش بشريت است؛ يعني رسيدن به کمال بشري و بهره بردن از بيشترين فضايلي که يک انسان مي تواند به آن فضايل آراسته بشود. فرقي هم بين زن و مرد نيست. (6) بايد گوهر انساني در زن و مرد رشد پيدا کند؛ اين مسأله ي ارزشي است. (29)
(در خصوص) قلمرو تکامل انساني؛ نظر اسلام اين است که «ان المسلمين و المسلمات و المؤمنين و المؤمنات القانتين و القانتات و الصادقين و الصادقات و الصابرين و الصابرات و الخاشعين و الخاشعات و المتصدقين و المتصدقات و الصائمين و الصائمات و الحافطين فروجهم و الحافظات و الذاکرين الله کثيراً و الذاکرات - ده صفت اساسي مرد و زن، بدون هيچ گونه تمايزي - اعدالله لهم مغفره و اجرا عظيما». فرض کنيد در اين زمينه، نظر اسلام را بجوييم و تبيين کنيم . (47)
هويت اسلامي اين است که زن در عين اين که هويت و خصوصيت زنانه ي خود را حفظ مي کند - که طبيعت و فطرت است و براي هر جنسي خصوصيات آن جنس ارزشي است - يعني آن احساسات رقيق را، عواطف جوشان را، آن مهر و محبت را، آن رقت را، آن صفا و درخشندگي زنانه را، براي خود حفظ مي کند، در عين حال، هم بايد در ميدان ارزش هاي معنوي - مثل علم، مثل عبادت، مثل تقرب به خدا، مثل معرفت الهي و سير وادي هاي عرفاني - پيشروي کند. (175)
حال که روشن شد رشد فضائل انساني و ارزش هاي معنوي، يکي از محورهاي مهم تکامل زن مي باشد و شأن حقيقي زن را نشان مي دهد، لازم است به نقش حجاب در تقويت تکامل انساني زن گوشزد نمائيم.
زن ، به واسطه حجاب مي تواند عفت و پاکدامني خود را حفظ نمايد و با تقويت عفت و پاکدامني، با نفسانيت خود مبارزه نمايد و اراده خود را در راه کسب علم و تقوي و معرفت الهي به کار گيرد و در پي انجام عبادت و تقرب به خداوند باشد. در واقع با حفظ حجاب و حريم ها - که صورت ظاهري است - نفس خود را - که صورت باطني دارد - تمرين مي دهد تا در پي ارزش هاي معنوي و الهي باشد و نهاد فطري خود را پرورش دهد و غريزه جنسي خود را - که بعد حيواني دارد - تا حدي و در جايي ميدان مي دهد که ابعاد انساني او رونق يابد. بي توجهي به عفاف و حجاب، باعث عنان گسيختگي نفس و آلودگي هاي آن مي گردد، چرا که نفس سرکشي و طاغي، فقط به دنبال اشباع اميال خود مي باشد و امکان و اراده براي سير الي الله و کسب فضائل اخلاقي و تکامل روحي و فکري از بين مي رود.
رهبر معظم انقلاب در اين زمينه چنين مي فرمايند:
ما که روي حجاب اين قدر مقيديم، به خاطر اين است که حفظ حجاب به زن کمک مي کند تا بتواند به آن رتبه ي معنوي عالي خود برسد و دچار آن لغزشگاه هاي بسيار لغزنده يي که سر راهش قرار داده اند، نشود. (29)

2- قلمرو و تکامل اجتماعي
 

رهبر معظم انقلاب، قلمرو دوم حضور زن را حضور اجتماعي بيان مي کنند که در واقع باعث تکامل زن در بعد اجتماعي مي شود. ايشان در اين زمينه چنين مي فرمايند:
قلمرو دوم حضور اجتماعي زن - فعاليتهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و نظير آن - يعني حضور زن در جامعه است، در اين زمينه ، هم نظر اسلام را تبيين کنيم. (47)
ايشان در خصوص اهميت و ضرورت حضور اجتماعي زن چنين مي فرمايند: اين که مي فرمايد: «من اصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم»، مخصوص مردان نيست، زنان هم بايد به امور مسلمانان و جامعه ي اسلامي و امور جهان اسلام و همه ي مسايلي که در دنيا مي گذرد، احساس مسئوليت کنند و اهتمام نمايند؛ چون وظيفه ي اسلامي است. (65)
ايشان در تأييد حضور اجتماعي زن، به تکه هاي تاريخي صدر اسلام اشاره مي کنند:
خود الگوي فاطمه ي زهرا (سلام الله عليها) که چه در دوران کودکي، چه بعد از هجرت پيغمبر به مدينه، در داخل مدينه، در همه ي قضاياي عمومي آن روز پدرش که مرکز همه ي حوادث سياسي اجتماعي بود، حضور داشت، نشان دهنده ي نقش زن در نظام اسلامي است. البته فاطمه زهرا (سلام الله عليها) قله ي اين فضائل است. زنان برجسته ي ديگري هم در صدر اسلام بودند؛ با معرفت، با خرد، با علم، حاضر در ميدان ها حتي حاضر در ميدان هاي جنگ؛ حتي تعدادي که نيروي بدني داشتند، حاضر در ميدان دلاوري در جنگ؛ شمشير زني و سربازي، (172) در صدر اسلام، زن در ميدان جنگ، علاوه بر بستن زخم مجروحان - که اين کار بيشتر بر عهده زنان بود - حتي گاهي با نقال ، در ميدان جنگ و رزم هاي دشوار آن روز، شمشير هم مي زد.(72)
همچنين ايشان در مورد اهميت و ضرورت حضور اجتماعي زن در عرصه انقلاب اسلامي چنين مي فرمايند:
امام خميني (ره) فرمودند، درست هم فرمودند: اگر زنان در اين نهضت همکاري نمي کردند، انقلاب هم پيروز نمي شد. (173) ما در جريان انقلاب شاهد بوديم که زن در کشور ما، سرباز خط مقدم انقلاب شد. اگر زن ها با انقلاب سازگار نبودند و اين انقلاب را نمي پذيرفتند و به آن باور نداشتند، مطمئناً اين انقلاب واقع نمي شد (10)
در جاي ديگر مي فرمايند:
عرصه ي دوم، عرصه ي فعاليت هاي اجتماعي است؛ اعم از فعاليت هاي اقتصادي، فعاليت سياسي، فعاليت اجتماعي به معناي خاص، فعاليت علمي، درس خواندن، درس گفتن، تلاش کردن در راه خدا، مجاهدت کردن و همه ي ميدان هاي زندگي در صحن جامعه. (62) در عرصه ي مسائل اجتماعي و سياسي و ايستادگي و صبر و مقاومت حضور سياسي و خواست سياسي و درک و هوش سياسي، شناخت کشور خود، شناخت آينده ي خود، شناخت هدف هاي ملي و بزرگ و اهداف اسلامي دشمن ، شناخت روش هاي دشمن بايد روز به روز پيشرفت کند. (175) در ميدان هاي سياسي نيز، ما خانم هايي را ديده ايم و مي بينيم که داراي قدرت تحليل و سخنوري هستند و براي پذيرش مسئوليت در نظام اسلامي آماده اند. (11)
رهبر معظم انقلاب ، با تأسي از ديدگاه اسلام و تکيه بر مصاديق صدر اسلام، حضور اجتماعي زن را منوط و مشروط به حفظ حجاب و عفاف مي دانند:
در صدر اسلام، زن در ميدان جنگ، علاوه بر بستن زخم مجروحان - که اين کار بيشتر بر عهده ي زنان بود - حتي گاهي با نقاب، در ميدان جنگ و رزم هاي دشوار آن روز، شمشير مي زد. در عين حال در داخل خانه، فرزندان خود را هم در آغوش مي گرفت، تربيت اسلامي هم مي کرد، حجاب خود را هم حفظ مي کرد؛ چون اين ها منافاتي با هم ندارند. (72) خواهر و همسر بعضي از ائمه ، يا همسران پيغمبر، در ميدان هاي گوناگوني عملي ، فرهنگي ، سياسي ، مبارزاتي ، انقلابي و نظامي وارد شدند. توجه کرديد! هيچ مانع از حضور در هيچ يک از اين ميدان ها نيست ؛ اما حجاب وجود دارد . آن را رعايت کنيد و وارد اين ميدان مبارزات بشويد. (117) فعاليت زنان در عرصه ي اجتماع، فعاليتي کاملاً مباح و روا و مطلوب و مجاز است که با حفظ حدود اسلامي ، اين ها را انجام بدهند و نيمي از نيروي فعال جامعه را به جامعه تقديم کند. (65) به شرط رعايت عفت و عفاف و عدم اختلاط و امتزاج زن و مرد، در جامعه ي اسلامي ميدان براي زن و مرد باز است. (64) (بايد توجه داشت) حجاب، به هيچ وجه مزاحم و مانع فعاليت هاي سياسي و اجتماعي و علمي نيست (9)
ايشان به چند مورد از دلايل و حکمت هاي اهميت و ضرورت حجاب و عفاف اشاره مي کنند:

الف- حفظ تعالي و تکريم شخصيت زن از چشم ديگران:
 

عفت در زن، وسيله يي براي تعالي و تکريم شخصيت زن در چشم ديگران، حتي در چشم خود مردان شهوتران و بي بند و بار است . عفت زن، مايه احترام و شخصيت اوست. (95)

ب- حفظ عفاف زن:
 

اين مسأله حجاب و محرم و نامحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه ي اين ها به خاطر آن است که اين قضيه ي عفاف در اين بين سالم نگه داشته بشود.
اسلام به مسأله ي عفاف زن اهميت مي دهد. البته عفاف مرد هم مهم است. عفاف مخصوص زنان نيست؛ مردان هم بايد عفيف باشند؛ منتها چون در جامعه مرد به خاطر قدرت جسماني و برتري جسماني، مي تواند به زن ظلم کند و برخلاف تمايل زن رفتار نمايد، لذا روي عفت زن بيشتر تکيه و احتياط شده است.
شما الآن هم که در دنيا نگاه کنيد، مي بينيد که يکي از مشکلات زنان در دنياي غرب، به خصوص در کشور ايالات متحده امريکا، همين است که مردان با تکيه به زورمندي خودشان به عفت زن تعدي و تجاوز مي کنند، آمار منتشر شده ي از سوي مقامات رسمي خود امريکا را من ديدم که يکي مربوط به دادگستري آمريکا، و يکي هم مربوط به يک مقام ديگري بود. آمارها واقعاً وحشت انگيز است. در هر شش ثانيه، يک تجاوز به عنف در کشور امريکا صورت مي گيرد! ببينيد چه قدر مسأله ي عفت مهم است. وقتي بي اعتنايي کردند، قضيه به کجا مي رسد. هر شش ثانيه، يک تجاوز به عنف! بر خلاف تمايل زن، مرد زورگو، ظالم، بي بند و بار، بي عفت بتواند به حريم عفت زن تعدي و تجاوز بکند. اسلام اينها را ملاحظه مي کند. اين مسأله ي حجاب که اين همه مورد توجه اسلام است، به خاطر اينهاست.

ج- حفظ امنيت اجتماعي براي زنان و مردان به منظور انجام مسئوليت هاي اجتماعي آنها:
 

با حجاب زن مسلمان، هم خود زن مسلمان امنيت پيدا مي کند و هم مردان مسلمان امنيت پيدا مي کنند. آن جايي که حجاب را از زنان دور مي کنند، آن جايي که زن را به عرياني و برهنگي نزديک مي کنند، در درجه ي اول، امنيت از خود زن و درجه ي بعد ، از مردان و جوان گرفته خواهد شد. براي اين که محيط سالم و داراي امنيت باشد، زن بتواند کار خود را در جامعه انجام بدهد، مرد هم بتواند مسئوليت هاي خود را انجام بدهد، اسلام حجاب را معين کرده است. (64)
1- تکامل خانواده
زن علاوه بر حضور در عرصه هاي اجتماعي، در خانواده ي خود نيز نقش تربيتي و سازنده اي را ايفا مي کند که اين حضور اهميت ويژه اي دارد. زن در اين جايگاه مي تواند الفباي عفاف را به فرزندان خود براي حضور سالم در فعاليت هاي اجتماعي آموزش دهد و با رفتار اجتماعي خود، الگوي صحيحي از عفاف را به اعضاي خانواده ارائه نمايد. زن با حفظ حجاب و عفاف در محيط جامعه مي تواند راه رشد و پيشرفت را در ابعاد انساني و اجتماعي طي کند و به عنوان يک عنصر مفيد و مثبت در تربيت خانواده نقش آفريني کند. زن عفيف و نجيب مي تواند فرزندان شايسته و سالم تربيت کند. زن با حفظ حدود شرعي ، جلوگيري از بي بند و باري و عنان گسيختگي نفس و تکريم شخصيت اجتماعي خود مي تواند فضاي سالم را در خانواده به وجود آورد و عزت نفس و کرامت انساني را به فرزندانشان القاء نمايد.
رهبر معظم انقلاب در زمينه نقش مؤثر و مفيد زن در خانواده بسيار تأکيد دارند و آن را مقدمه ي پويايي جامعه مي دانند:
قلمرو سوم، نقش زن در عايله - در خانواده - است. نظر اسلام را در اين مورد نيز تبيين بکنيم . (47)
از همه ي کارهاي زن مهم تر ، تربيت فرزندان و تقويت روحي شوهران براي ورود در ميدان هاي بزرگ است. (73) زن در زمينه ي ايجاد عدل و انصاف و محيط آرامش و سکونت در داخل خانواده بايد پيشرفت کند. (175)
از جمله نقش سازنده زن را در تربيت و تشجيع همسر و فرزندان خود براي ميدان جنگ و جهاد در دفاع مقدس هشت ساله مي دانند:
مادران در دوران انقلاب و در جنگ تحميلي، فرزندان خود را به سربازان جانباز و شجاع در راه اسلام و مسلمين تبديل کردند و همسران در دوران انقلاب و دوران جنگ تحميلي ، شوهران خود را به انسان هاي مقاوم و مستحکم مبدل ساختند. (73) اگر مادران شهدا و همسران شهدا بي صبري نشان مي دادند، شوق جهاد در راه خدا و شهادت در دل مردها مي خشکيد؛ اين جور نمي جوشيد؛ اين جور به جامعه طراوت نمي داد. (173)
با توجه به نقش زن در تربيت و تکامل خانواده لازم است زن (و حتي مرد) به منظور استحکام خانواده، به حدود شرعي پايبند باشد. رهبر معظم انقلاب چنين مي فرمايند:
مردي که مي تواند آزادانه در جامعه اطفاي شهوت بکند، زني که مي تواند بدون هيچ ايراد و اشکالي در جامعه با مردان گوناگون تماس داشته باشد، اين ها در خانواده ، نه يک شوهر خوب و نه يک همسر خوب و زن خوب خواهند بود؛ لذا بساط خانواده متلاشي شد. (86)
فرهنگ غربي در مورد زن و بي بند و باري و به ابتذال کشاندن زنان آن مناطق موجب شده است که خانواده سست بشود؛ بنيان خانواده متزلزل بشود؛ زن و مرد در داخل خانواده خيانت به يکديگر برايشان خيلي مهم شمرده نشود. (174)

حسن ختام
 

يکي از نشانه هاي مرد سالاري غربي ها همين است که زن را براي مرد مي خواهند؛ لذا مي گويند زن آرايش کند، تا مرد التذاذ ببرد! اين مردسالاري است، اين آزادي زن نيست؛ اين در حقيقت آزادي مرد است مي خواهند مرد آزاد باشد، حتي براي التذاذ بصري؛ لذا زن را به کشف حجاب و آرايش و تبرج در مقابل مرد تشويق مي کنند. (93)
آنچه که در ايران اسلامي در مقايسه با فرهنگ غرب مورد توجه قرار گرفته است، مقابله با ابتذال و بي بند و باري است. رهبر معظم انقلاب در اين زمينه چنين مي فرمايند:
زن هاي ايراني، بخصوص کساني که در رشته هاي گوناگون دانش و در چارچوب اسلام و احکام اسلامي و مهم تر از همه، مسأله حجاب، توانسته اند حرکت بکنند، بايستي به زنان و دختران و دانشجويان زن دنيا عملاً تفهيم کنند که علم به معناي بي بند و باري نيست و لازمه ي تحصيل علم، بي قيدي نسبت به موازين اخلاقي در مورد معاشرت زن و مرد نيست؛ بلکه مي توان با رعايت کامل اين موازين، علم را هم تحصيل کرد و به جاهاي بالايي رسيد و وجود شما مي تواند به عنوان يک نمونه از پيام جهاني اسلام نشان داده بشود. (13 و 12)
بديهي است درد زنان جامعه ي ما، کمبود آزادي به معناي بي بند و باري نيست. با توجه به اين که بي بند و باري خود مانع ظهور شخصيت حقيقي، کرامت انساني و شکوفايي استعدادهاي زنان مي باشد. - بلکه بايد موانع و محدوديت هاي ديگري را که بعد فرهنگي و اجتماعي دارد، جستجو نمود. ايشان در اين باره چنين مي فرمايند:
زن در همه جوامع - از جمله در جامعه ما - دچار ستم و دچار کمبودهايي است که بر او تحميل مي شود؛ اما اين کمبود؛ کمبود آزادي به معناي بي بند و باري نيست؛ اين کمبود، کمبود ميدان ها و فرصت ها براي علم و معرفت و تربيت و اخلاق و پيشرفت و شکوفايي استعدادهاست؛ اين را بايد تأمين و جستجو کرد. (87)
بالاخره ايشان از يک سو در خصوص احتراز از ابتذال و بي بند و باري هشدار مي دهند:
مبادا چنان که در افراد سطحي و غافل ديده شده است، نسل انقلابي و زنان مؤمن، دوباره روي به مصرف و تجملهاي پوچ و گرايشهاي غير انقلابي بياورند يا رسم جاهلي اختلاط بي پروا را دوباره زنده کنند .... (3)
از سوي ديگر بر احقاق حقوق انساني، شکوفايي استعدادها و تکامل انساني زنان در جامعه تأکيد دارند:
زن در جامعه، اولاً به حق انساني و حقيقي خود برسد، ثانياً استعدادهاي او شکوفا بشود و رشد حقيقي و انساني پيدا کند و در نهايت به تکامل انساني نايل بشود؛ زن در جامعه به صورت انسان کامل در بيايد؛ انساني که مي تواند به پيشرفت بشريت و جامعه ي خود کمک کند و در محدوده ي توانايي هاي خود، دنيا را به بهشت برين و زيبايي مبدل کند. (78)


:: موضوعات مرتبط: حجاب و عفاف , مقام معظم رهبری(آیت الله العظمی امام خامنه ای) , ,
:: برچسب‌ها: نقش حجاب در تکامل زن از منظر آيت الله العظمي خامنه اي ,
:: بازدید از این مطلب : 431
|
امتیاز مطلب : 123
|
تعداد امتیازدهندگان : 42
|
مجموع امتیاز : 42
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید بیداد
چشم و دل را پرده می بایست اما از عفاف

                                              چادر پوسیده بنیاد مسلمانی نبود

شبهه : بعضی با تمسک به شعر فوق، ادعا نموده اند که بین حجاب و عفاف رابطه نیست؛ عفاف لازم است اما حجاب لازم نیست. گاه همین مطلب با تمسک به حجاب و پوشش زنان روستایی و زنان شالیزار شمال کشور توجیه می شود که آنها حجاب کامل ندارند، ولی عفیف هستند. آیا ادعای مذکور صحیح است ؟

پاسخ :قبلاً ذکر شد که حجاب در کتاب های لغت به معنای پوشش،  پرده و مانع آمده است. به نگهبان، حاجب می گویند؛ چون مانع ورود اغیار وبیگانگان در یک حریم ومحیط خاص می گردد.

بنابراین حجاب و پوشش زن نیز به منزله یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع درریشه لغوی عفت نیز وجود دارد؛ بنابراین ، دو واژه «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترک اند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب وعفت است، تفاوت بین ظاهر وباطن است؛ یعنی منع وبازداری در حجاب مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است ، ولی با توجه به این که تاثیر ظاهر بر باطن و تاثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی های عمومی انسان است؛ بنابراین بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تاثیر و تاثر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت تاثیر بیشتری دارد. و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر وبهتر در مواجهه با نامحرم می گردد. قرآن مجید به شکل ضریفی به این تاثیر و تاثر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه می دهد که بدون قصد تبرج و خودنمایی، لباس های رویی خود مثل چادر را در مقابل نامحرم برداند، ولی در نهایت می گوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباس هایی مثل چادر رانیز بر ندارند، بهتر است.

علاوه بر رابطه قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا حجاب ظاهری نشانه ای از مرحله خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیستکه هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همه مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است.

 با توجه به همین نکته, پاسخ این اشکال و شبه افرادی که برای ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار می دهند آشکار می گردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان ، ضعف  در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است و قبلاً گذشت که حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهمترین و اساسی ترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه باگناه و فساد از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار می کند؛ و اساساً این حجاب ذهنی و عقیدتی ، به منزله سنگ بنای دیگر حجاب ها ، از جمله حجاب و پوشش ظاهری است، زیرا افکار و عقاید انسان، شکل دهنده رفتار های اوست.

البته همان گونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنای برخورداری از همه مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست. نمی توان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی یکی از علامت ها و نشانه های عفاف است، وبین مقدار عفاف و حجاب ، رابطه تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد . بعضی نیز رابطه عفاف و حجاب  را از نوع رابطه ریشه و میوه دانسته اند؛ با این تعبیر که حجاب ,میوه عفاف و عفاف، ریشه حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ، ولی عفاف وطهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، نتنها پوسته و ظاهری است. از سوی دیگر، افرادی ادعای عفاف کرده و با تعبیری ، مثل من قلب پاک دارم، خدا با قلب ها کار دارد. خود را سرگرم می کنند؛ چنین انسانهایی باید در قاموس اندیشه خود این نکته اساسی را بنگارند که درون پاک، بیرونی پاک می پروراند و هرگز قلب پاک بارور شدن میوه ناپاک بی حجابی نخواهد شد.



:: موضوعات مرتبط: حجاب و عفاف , ,
:: برچسب‌ها: رابطه حجاب و عفاف ,
:: بازدید از این مطلب : 520
|
امتیاز مطلب : 116
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید بیداد

بسم الله الرحمن الرحیم

عفاف و حجاب در كربلا

 

کرامت انسانى زن، در سايه عفاف او تامين مي‌شود. حجاب نيز يکى از احکام دينى است که براى حفظ و پاکدامنى زن و نيز حفظ جامعه از آلودگي‌هاى اخلاقي تشريع شده است. نهضت عاشورا براى احياى ارزش‌هاى ديني بود. در سايه آن حجاب و عفاف زن مسلمان نيز جايگاه خود را يافت و امام حسين عليه‌السلام و زينب کبرى و دودمان رسالت، چه با سخنانشان، چه با نحوه عمل خويش، يادآور اين گوهر ناب گشتند. براى زنان، زينب کبرى و خاندان امام حسين عليه‌السلام الگوى حجاب و عفاف است. اينان در عين مشارکت در حماسه عظيم و اداى رسالت حساس و خطير اجتماعي، متانت و عفاف را هم مراعات کردند و اسوه همگان شدند.
حسين بن على عليهماالسلام به خواهران خويش و به دخترش، فاطمه، توصيه فرمود که اگر من کشته شوم، گريبان چاک نزنيد، صورت مخراشيد و سخنان ناروا و نکوهيده مگوييد. (1) اينگونه حالات، در شان خاندان قهرمان آن حضرت نبود، به خصوص که چشم دشمن ناظر صحنه‌ها و رفتار آنان بود.
در آخرين لحظات، وقتى آن حضرت صداى گريه بلند دخترانش را شنيد برادرش عباس و پسرش على اکبر را فرستاد که آنان را به صبورى و مراعات آرامش دعوت کنند. (2)

گوهر ناب، حجاب و عفاف در كربلا


رفتار توام با عفاف و رعايت حجاب همسران و دختران شهداى کربلا و حضرت زينب، نمونه عملى متانت بانوى اسلام بود. امام سجاد عليه‌السلام نيز تا مي‌توانست، مراقب حفظ شوون آن بانوان بود. در کوفه به ابن زياد گفت: مرد مسلمان و پاکدامنى را همراه اين زنان بفرست، اگر اهل تقوايي! (3)
يا زينب
به نقل شيخ مفيد: پس از کشته شدن امام حسين عليه‌السلام وقتى گذر عمر سعد نزد زنان و دختران امام شهدا افتاد، زنان بر سر او فرياد زدند و گريستند و از او خواستند که آنچه را از آنان غارت شده به آنان باز گردانند، تا به وسيله آنان خود را بپوشانند. (4)
به نقل سيد بن طاووس، شب عاشورا امام حسين عليه‌السلام در گفت ‌و گو با خانواده‌اش آنان را به حجاب و عفاف و خويشتن‌دارى توصيه کرد. (5) روز عاشورا وقتى زينب کبري، بي‌طاقت شد و به صورت خود زد، امام به او فرمود: آرام باش، زبان شماتت اين گروه را نسبت به ما دراز مکن. (6)
در حادثه حمله دشمن به خيمه‌ها و غارت آنچه آنجا بود، زنى از بنى بکر بن وائل از بانوان حرم دفاع کرد و خطاب کرد که: اى آل بکر بن وائل! آيا دختران پيامبر را غارت مي‌کنند و جامه‌هايشان را مي‌برند و شما مي‌نگريد؟ (7)
دختران و خواهران امام، مواظب بودند تا حريم عفاف و حجاب اهل‌بيت پيامبر تا آنجا که مي‌شود، حفظ و رعايت شوم. ام کلثوم به مامور بردن اسيران گفت:
وقتى ما را وارد شهر دمشق مي‌کنيد از دري وارد کنيد که تماشاچى کمترى داشته باشد. و از آنان درخواست کرد که سرهاى شهدا را از ميان کجاوه‌هاى اهل‌بيت فاصله بدهند تا نگاه مردم به آنها باشد و حرم رسول‌ الله را تماشا نکنند و گفت: از بس که مردم ما را در اين حال تماشا کردند، خوار شديم.! (8)
از اعتراض‌هاى شديد حضرت زينب عليهاالسلام به يزيد، اين بود که: اى يزيد! آيا از عدالت است که کنيزان خود را در حرمسرا پوشيده نگاه داشته‌اى و دختران پيامبر را به صورت اسير شهر به شهر مي‌گرداني، حجاب آنها را هتک کرده، چهره‌هايشان را در معرض ديد همگان قرار داده‌اى که دور و نزديک به صورت آنان نگاه مي‌کنند؟! (9)
هدف از نقل اين نمونه‌ها نشان دادن اين نکته است که هم خاندان امام حسين عليه‌السلام، نسبت به حجاب و عفاف خويش مواظبت داشتند، و هم از رفتار دشمن در اين که حريم حرمت عترت پيامبر را نگاه داشته و آنان را در معرض تماشاى مردم قرار داده بودند، به شدت انتقاد مي‌کردند.
با آن که زيردست دشمن بودند و داغدار و مصيبت‌زده از منزلي به منزلى و از شهرى به شهرى و از دربارى به درباري آنان را مي‌بردند، با نهايت دقت، نسبت به حفظ‌ شان و مرتبه يک زن پاکدامن و متعهد مراقبت داشتند و در همان حال نيز سخنراني‌هاي افشارگرانه و انجام رسالت و تبيين و دفاع از اهداف شهدا باز نمي‌ماندند. حرکت اجتماعى سياسي، در عين مراعات حجاب و عفاف. و اين درسى براى بانوان در همه دوران‌ها و همه شرايط است.
 

1- موسوعة کلمات الامام الحسين، ص 406.
2- وقعة الطف، ص 206.
3- تاريخ طبري، ج 4، ص 350.
4- ارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 113.
5- الملهوف على قتلى الطفوف، ص 142.
6- الملهوف على قتلى الطفوف، ص 151.
7- همان، ص 181.
8- همان، ص 142.
9- همان، ص 218.
منبع:پيام‌هاي عاشورا، جواد محدثي .

-----------------------------------
منابع:



:: موضوعات مرتبط: حجاب و عفاف , ,
:: برچسب‌ها: عفاف و حجاب در كربلا ,
:: بازدید از این مطلب : 461
|
امتیاز مطلب : 89
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید بیداد

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا حجاب؟

واقعا حجاب مهم است؟ چرا تا این اندازه اسلام بر روی آن تاکید دارد به حدی که ضرورت حجاب مورد اتفاق شیعه و سنی است؟  و چرا برخی کشور های غربی و غیر اسلامی مانند فرانسه و ترکیه نسبت به آن این چنین حساسیت نشان می دهند و برای زنان محجبه محدودیت ایجاد می کنند؟ چرا نسبت به آنان تبعیض  قائل می شوند و انواع فشارها را بر آنها وارد می کنند؟ امروزه نمونه این فشارها را در این کشورها زیاد می بینیم به طور مثال می توان به اخراج پیرزنی از یک بیمارستان در ترکیه اشاره کرد که به علت داشتن همراه محجبه اخراج شد. اهمیت مسئله حجاب تا حدی است که سکولارها در ترکیه روسری را نماد اسلام سیاسی می دانند.

آنها به خوبی متوجه جایگاه زنان و حجاب آنان در عفاف جوامع اسلامی شده اند که به هر صورت در صدد ضربه زدن به آن هستند تا بتوانند از طریق آن به اهداف خود دست پیدا کنند.

بر خلاف ادعای غرب، زن در اسلام از جایگاه والایی برخوردار است، اهمیت مقام زن را در جمله ای زیبا از امام خمینی می شود درک کرد: (( از دامن زن مرد به معراج می رسد.))

با قدری تامل می توان به حقیقت این جمله دست یافت یقینا وقتی زنان جامعه ای خوب و باحیا باشند، مردان آن جامعه نیز از تربیتی صحیح و نیکو بهره مندخواهند بو د و تاثیر زنان بر زندگی مردان انکار ناپذیر است.

غربیان نیز به درستی این سخنان پی بردند و درصدد ضربه زدن به ما هستند، آنها فهمیده اند که از مواردی که می توان با آن به حیا زنان آسیب وارد کرد حجاب آنان است.

اماحجاب

در باب پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی مطرح شده است که غالبا این دلایل برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب بیان شده است. از جمله این دلایل عبارتند از: میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی)، عدم امنیت و عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی)، پدر شاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی)، حسادت و خود خواهی مرد(ریشه اخلاقی) و عادت زنانگی و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد به علاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک  معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است که شهید مطهری در کتاب مسئله حجاب خود به بیان هر یک از این علل می پردازد و ضمن انتقاد به آنها، ثابت می کند که اسلام در فلسفه اجتماعی خود به هیچ یک ازاین جهات نظر نداشته است.



:: موضوعات مرتبط: سوال و جواب , ,
:: بازدید از این مطلب : 478
|
امتیاز مطلب : 120
|
تعداد امتیازدهندگان : 39
|
مجموع امتیاز : 39
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 دی 1389 | نظرات ()