نوشته شده توسط : سعید بیداد

مفهوم عفاف

عفاف نیز واژه ای عربی است که با فرهنگ اسلامی و دینی وارد زبان فارسی شده است. عفاف را به معنای خود نگهداری و باز داشتن نفس انسانی از محرمات و خواهش های شهوانی، دانسته اند. راغب در مفردات می گوید

«العفة حصول حاله للنفس تمتنع بها عن غلبه الشهوة والمتعفف المتعاطی لذالک بضرب من الممارسه والقهر» (راغب اصفهانی، ماده عفّ)

«عفّت حالت نفسانی است که مانع تسلّط شهوت بر انسان می گردد و انسان عفیف کسی است که با تمرین وتلاش مستمر و پیروزی بر شهوت، به این حالت دست یافته باشد.»

ابن منظور در لسان العرب می گوید

«العفة الکف عما لایحل کف عن المحارم والاطماع الدنیة وعف ای کف.» (ابن منظور، ماده عفّ)

«عفّت خود نگهداری از غیر حلال، کار های حرام و طمع های پست است، عفت پیشگی یعنی خود نگهداری.»

در قاموس قرآن آمده است

«عفّت به معنای مناعت است در شرح آن گفته اند حالت نفسانی است که از غلبة شهوت باز دارد. پس باید عفیف به معنای خود نگهدار و با مناعت باشد.»(قرشی، 518)

 
عفاف در اصطلاح

عفاف اصطلاحی اخلاقی است. عالمان اخلاق، عفاف را در شمار مهمترین فضایل اخلاقی جای داده اند و فیلسوفان درحکمت عملی به آن پرداخته اند. ملا صدرا در «اسفار» عفاف را چنین تعریف می کند

«هی الخلق الذی یصدر عنه الافعال المتوسط بین الفجور والخمود.»(شیرازی،238)

«عفاف، منشی است که منشأ صدور کارهای معتدل می شود نه پرده دری می کند و نه گرفتار خمودی می شود.»

خواجه نصیر الدین طوسی در تعریف آن می نویسد

«عفاف آن است که نیروی شهوت مطیع عقل باشد تا تصرف او به اقتضای رأی او بود و اثر خیریت در او ظاهر شود و از تعبد هوای نفس و استخدام لذات فارغ » (طوسی،74 به نقل از سجادی، 3296)

علامه سید محمد حسین طباطبایی، عفاف را از اصول سه گانه فضیلت های اخلاقی می داند که صبر، حیا، ایثار، سخاوت، و... برشاخه آن می روید. او پس از آن که قوای شهوانی، غضبی و فکری را منشأ و خاستگاه تمامی اخلاق انسانی بر می شمرد، می گوید

« حد اعتدال در قوة شهوانی«عفاف» وافراط و تفریط در آن«شره» و «خمود» نامیده می شود» (طباطبایی،1137)

بر اساس آن چه گفته شد، عفاف معنایی فراخ تر از پاکدامنی و پالودگی از فحشاء و زنا دارد. قرآن کریم و نصوص روای نیز، عفاف را در معنای وسیع تر از عفاف و پاکی جنسی بکار برده و آن را به معنای در پیش گرفتن رو یه اعتدال، خود نگهداری، تسلط بر خویشتن، صبوری و ایستادگی در برابرکام جویی ناروا می داند که در حوزه تمایلات جسمی وجنسی می گنجد، و نفس انسانی خواهان برآورده شدن بی قید و حصر آن نیازهاست.

در شمار شواهد قرآنی که بیان گر این معناست، می توان به نمونه های زیراشاره کرد

1- در سورة مبارکة « نور» پس از ان که خداوند مسلمانان را ترغیب به ازدواج وهمسر گزینی می کندو به مؤمنان دستور می دهد زنان ومردان بی همسر را ،همسر دهند، می فرماید

«وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»(نور33)

«وکسانی که زمینه ای برای ازدواج نمی یابند، باید پاکدامنی پیشه کنندتا خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز گرداند.»

چنان که دراین آیه عفاف به معنای خویشتن داری از گناه وشکیبایی در برابر کمبودهای زندگی ونیازهای جنسی آمده است.

2- در سورة مبارکة بقره، گروهی از نیاز مندان و فقیران، به عفاف و خویشتن داری توصیف و ستایش شده اند. آنان کسانی هستند که ازیک سوی توان و نیروی برای کار و کسب معاش ندارند و از سوی دیگر، در عین نیازمندی و تهی دستی، از گدایی و اظهار نیاز پرهیز می کنند، چندان که اگر کسی از نزدیک به حال ایشان آگاهی نداشته باشد، آنان را بی نیاز می انگارند.

«لِلْفُقَرَاءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا فِی الأرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیمَاهُمْ لا یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا...»(بقره273)

« (انفاق شما،مخصوصاًباید) برای نیازمندانی باشد که در تنگنا قرارگرفته اند، نمی توانند مسافرتی کنند(و سرمایه ای به دست آورند) و از شدت خویشتن داری، افراد نا آگاه، آنان را بی نیاز می پندارند اما آن ها را ازچهره هایشان می شناسی و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی خواهند »

در این آیه واژة عفاف در معنایی فراتر از عفاف جنسی به کار رفته است، که عبارت است از عفاف معیشتی و اقتصادی.
 
عفاف و اعتدال

چنانکه گفته آمد، عفاف صفتی نفسانی و ارادی است که باعث می شود انسان به تمایلات و نیازهای جسمی وجنسی خود، پاسخی عقل پسند عرف پذیر واخلاقی بدهد وهرگاه از تأمین نیازهای خود به شکل یادشده ناتوان ماند، خویشتن دار و شکیبا باشد ونفس خویش را از دست زدن به روشهای ناپسند وغیر منطقی و نامعقول باز دارد.

اگر در این معنا دقت شود، حقیقت عفاف، امری ارادی، عقلانی و منطقی خواهد بود که با سازمان وجود و طبیعت و سرشت انسانی سازگاری دارد. و این حقیقت در بستر اندیشه و رفتار متعادل تحقق می پذیرد.

به تعبیر دیگر عفاف در دو زمینه تحقق نمی یابد

1-      درجایی که فرد گرفتار افراط در پاسخگویی به نیازهای جسمی و جنسی خود شده باشد و هر راه و روش و منشی را برای خود مجاز شمارد که نهایتاً به بی آبرویی و بی شخصیتی وی منتهی می شود.

2-   در زمینه ای که فرد گرفتار تفریط شده باشد، یعنی براساس یک باور و پندار و یا انگیزه ای واهی وغیر منطقی و یا به دلیل بیماری وضعف قوای جسمی وجنسی، از هرگونه پاسخگویی به نیازهای خود اجتناب کند و قوای خویش را باطل و معطّل نگاه دارد. به این گونه رفتار هم عفاف نمی گویند.
 



:: موضوعات مرتبط: حجاب و عفاف , ,
:: بازدید از این مطلب : 377
|
امتیاز مطلب : 149
|
تعداد امتیازدهندگان : 50
|
مجموع امتیاز : 50
تاریخ انتشار : سه شنبه 10 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید بیداد
چند صباحی است كه مسئله بهسازی عفاف جامعه مورد توجه مردم و مسئولان قرار گرفته است، این مسئله در نفس خود امری پسندیده و مبارك است اما بیم آن داریم كه این مسئله نیز مانند بسیاری از معضلات اجتماعی پس از چندی هیاهو و موافقت و مخالفت كم كم فراموش شود و باز روز از نو و روزی از نو، متاسفانه این نوع برخورد با معضلات اجتماعی یكی از بلیه‌های جامعه ماست.
به هر تقدیر ما می‌كوشیم در این نوشتار مختصر بنا به تاملات خویش راهكارهایی را برای بهبود وضعیت عفاف در جامعه به پیش نهیم. اینك با هم مطلب را از نظر می‌گذرانیم.
1) مفاهیم فرهنگی برای نهادینه شدن و جا گرفتن در دل و جان مردم احتیاج به تكرار و تلقین دارد در واقع مفاهیم فرهنگی برای آنكه در كنه روح انسانی رسوب كند و بنشیند راهی جز این ندارد به همین منظور پیشنهاد می‌شود كه شورای انقلاب فرهنگی یا مجلس شورای اسلامی طرحی را تصویب نماید كه براساس آن در تمامی شهرهای بالای 250 هزار نفر یك میدان شهر به نام میدان عفاف و یك خیابان شهر به نام خیابان حجاب نام گذاری شود همچنین در شهرهای زیر 250هزار نفر نیز یك خیابان به نام نجابت یا عفاف نام گذاری شود البته این نامگذاری میادین و خیابان‌ها باید همراه تعبیه طرح‌های نمادین معماری و هنری برای انتقال فرهنگ عفاف باشد.
2) چه خوب است كه هر ساله در روز تولد حضرت زهرا(س) جشنواره سینمایی و هنری عفاف برگزار شود كه طی آن از كسانی كه فیلم كوتاه یا مستند یا سینمایی و یا دیگر آثار هنری از قبیل نقاشی، مجسمه سازی، شعر و... درخصوص عفاف آفریده اند با جوایز ارزنده‌ای تقدیر شود البته بهتر است این جشنواره به صورت دایمی و سالانه برگزار شود تا به نهادینه كردن حجاب در جامعه كمك نماید. 
3) همچنین از علمای بزرگ خواسته شود تا كتاب هایی راجع به عفاف و مسایل اجتماعی زنان بنگارند زیرا آنچه به نظر می‌آید دراین خصوص كمی كم كاری وجود دارد و تقریبا از هركتابی قابل اعتنا درخصوص حجاب و عفاف یا مسایل اجتماعی زنان و جایگاه آنان در جامعه قرآنی، نه مسایل و جایگاه فردی، جز كتاب مساله حجاب استاد مطهری و نیز كتاب نظام حقوق زن در اسلام ایشان كتاب‌های جدی و جدیدی وجود ندارد. البته شاید گفته شود كه آقای مطهری حرف آخر را در این موارد زده است اما باید توجه داشت كه نفس تكرار یك سخن با بیان‌ها و تقریرهای مختلف خود موجب جانشین شدن آن مفاهیم در جان افراد می‌شود.
4) پیشنهاد می‌شود كار شایسته‌ای كه بانك ملی دراختصاص شعبه‌ای ویژه بانوان توسط دیگر بانكها الگوگیری شود و این كار در خصوص بیمارستان‌ها و دانشگاه‌ها نیز به صورت جدی دنبال شود و در این راه از سخنانی نظیر این كار تفكیك جنسیتی است و سخنان بی پایه‌ای از این دست نهراسند زیرا اساس خود اسلام نیز وقتی حجاب را وضع می‌كند خواهان تفكیك جنسیتی است این تفكیك جنسیتی این حسن را دارد كه از تبدیل و تشبه زن و مرد به یكدیگر جلوگیری به عمل می‌آورد و آنها را همچنان شیدای هم می‌سازد مشاهده می‌نماییم در كشورهایی كه طرح تفكیك جنسیتی را اجرا ننموده‌اند دیگر زن و مرد از فرط تكرار جذابیت خود را برای هم از دست داده‌اند و افراد به هم جنس بازی یا ارتباط جنسی با حیوانات روی آورده‌اند. بنابراین اگر طرح تفكیك جنسیتی یا محرم سازی و ایمن و ایمانی سازی محیط‌های مختلف اجرا نشود ما نیز باید منتظر عواقبی شبیه آنچه در غرب از اضمحلال خانواده، هم جنس گرایی و از این دست امور باشیم.
5) همچنین جایزه‌ای بین المللی تحت عنوان جایزه جهانی فاطمه الزهرا تاسیس شود كه در آن به طور سالانه به بانوانی كه ضمن حفظ حجاب و عفاف خود به موفقیت هایی نیز دست یافتند این جایزه اعطا شود. این بانوان می‌توانند از همه كشورهای اسلامی و غیراسلامی باشند و حتی می‌توان این جایزه را به بانوان غیرمسلمان كه عفیف و پاكدامن هستند و از نظر علمی و فرهنگی نیز برجسته هستند اعطا كرد، این كار می‌تواند اثرات زیادی در سطح جهان داشته باشد.
6) چادر به عنوان حجاب برتر زن ایرانی در فهرست آثار معنوی جهان ثبت شود و برنامه‌های تبلیغاتی گسترده ای با استفاده از ظرفیت رسانه‌های بین المللی ایرانی و نیز جهان اسلام روی آن صورت بگیرد.
7) فرهنگ عفاف با قدرت بیشتری از سنین كودكی به كودكان آموخته شود كه یكی از آن راهكارها می‌تواند حذف كردن عروسك باربی به عنوان مظهر بی عفتی و توجه به عروسك سارا به عنوان مظهر پاكدامنی باشد كه در این راه باید كانون پرورش فكری كودكان و صدا و سیما و آموزش و پرورش و مهدهای كودك بیشتر همكاری نمایند كاری كه تاكنون نكرده‌اند و همین امر موجب آن شده است كه به قول یكی از محققان سارا از باربی شكست بخورد.  
8) در دانشگاه كه متاسفانه درس‌های عمومی متعددی بدون هیچ نفعی ارائه می‌شود یك درس نیز با عنوان «آشنایی با نظام خانواده و همسرداری در اسلام» یا عناوینی شبیه این ارائه شود كه ضمن كالبد شكافی مساله حجاب و عفاف مسایل كاربردی مهم دیگری مثل مهارتهای زندگی مشترك و آفت‌های آن را نیز به دانشجویان آموزش دهد تا حداقل كمی از آمار طلاق كاسته شود، البته طرح كاهش دوره كارشناسی از چهار سال به سه سال نیز می‌تواند در كاهش آسیب‌های دوران دانشگاه بكاهد.
9) نهادهای فلسفی و جامعه شناسی در كشور كنگره‌ای را با عنوان «فلسفه زن بودن» و «فلسفه عفاف» برگزار نمایند و عواقب تهی شدن جامعه از عفت را برای افكار خاص و عام تبیین نمایند و راهكارهای اجتماعی برای نهادینه ساختن عفت را بررسی نمایند كه البته می‌توان برای این كار و كارهای دیگری از این دست فرهنگستانی با عنوان جامعه سازی و آینده پژوهشی نیز در كشور تاسیس كرد كه مسئولان ارشد كشور را برای جامعه سازی یاری دهد.
10) اكنون كه طرح عفاف با اندیشه ریاست جمهوری برای افزایش جمعیت مقارن شده است بهتر است كه بر میزان مرخصی زایمان بانوان در همه نهادهای دولتی و غیردولتی از طریق قانون كار افزوده شود و نیز ساعات بیشتری به بانوان مررخصی استحقاقی برای شیردهی به نوزادان و حضور در كانون خانواده داده شود و نیز بسیار پسندیده است كه طرح پرداخت حقوق ماهیانه به زنان خانواده دار، نه صرف خانه دار، و نیز بیمه درمانی و از كار افتادگی آنان نیز اجرایی شود.
در پایان تذكر مجدد این مطلب ضروری است كه همانطور كه در ابتدای بحث بیان شد آنچه موجب نهادینه شدن و درونی شدن یك فرهنگ و یك ارزش می‌شود تكرار توام با استمرار آن است بنا به قول امیرالمومنین علی علیه السلام: قلیل تدوم علیه ارجی من كثیر ممول منه كار اندكی كه ادامه یابد از كار بسیاری كه از آن به ستوه آیی امیدواركننده تر است. بنابراین جا دارد طرح حجاب و عفاف، به ویژه طرحی كه مورد تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز می‌باشد، به صورت مستمر و گام به گام برای همیشه ادامه یابد و از جوسازی‌ها و بیهوده گویی‌ها هراسی به دل راه داده نشود. 


:: موضوعات مرتبط: حجاب و عفاف , ,
:: بازدید از این مطلب : 356
|
امتیاز مطلب : 171
|
تعداد امتیازدهندگان : 55
|
مجموع امتیاز : 55
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 اسفند 1389 | نظرات ()