نوشته شده توسط : سعید بیداد
چشم و دل را پرده می بایست اما از عفاف

                                              چادر پوسیده بنیاد مسلمانی نبود

شبهه : بعضی با تمسک به شعر فوق، ادعا نموده اند که بین حجاب و عفاف رابطه نیست؛ عفاف لازم است اما حجاب لازم نیست. گاه همین مطلب با تمسک به حجاب و پوشش زنان روستایی و زنان شالیزار شمال کشور توجیه می شود که آنها حجاب کامل ندارند، ولی عفیف هستند. آیا ادعای مذکور صحیح است ؟

پاسخ :قبلاً ذکر شد که حجاب در کتاب های لغت به معنای پوشش،  پرده و مانع آمده است. به نگهبان، حاجب می گویند؛ چون مانع ورود اغیار وبیگانگان در یک حریم ومحیط خاص می گردد.

بنابراین حجاب و پوشش زن نیز به منزله یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع درریشه لغوی عفت نیز وجود دارد؛ بنابراین ، دو واژه «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترک اند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب وعفت است، تفاوت بین ظاهر وباطن است؛ یعنی منع وبازداری در حجاب مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است ، ولی با توجه به این که تاثیر ظاهر بر باطن و تاثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی های عمومی انسان است؛ بنابراین بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تاثیر و تاثر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت تاثیر بیشتری دارد. و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر وبهتر در مواجهه با نامحرم می گردد. قرآن مجید به شکل ضریفی به این تاثیر و تاثر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه می دهد که بدون قصد تبرج و خودنمایی، لباس های رویی خود مثل چادر را در مقابل نامحرم برداند، ولی در نهایت می گوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباس هایی مثل چادر رانیز بر ندارند، بهتر است.

علاوه بر رابطه قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا حجاب ظاهری نشانه ای از مرحله خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیستکه هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همه مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است.

 با توجه به همین نکته, پاسخ این اشکال و شبه افرادی که برای ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار می دهند آشکار می گردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان ، ضعف  در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است و قبلاً گذشت که حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهمترین و اساسی ترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه باگناه و فساد از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار می کند؛ و اساساً این حجاب ذهنی و عقیدتی ، به منزله سنگ بنای دیگر حجاب ها ، از جمله حجاب و پوشش ظاهری است، زیرا افکار و عقاید انسان، شکل دهنده رفتار های اوست.

البته همان گونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنای برخورداری از همه مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست. نمی توان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی یکی از علامت ها و نشانه های عفاف است، وبین مقدار عفاف و حجاب ، رابطه تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد . بعضی نیز رابطه عفاف و حجاب  را از نوع رابطه ریشه و میوه دانسته اند؛ با این تعبیر که حجاب ,میوه عفاف و عفاف، ریشه حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ، ولی عفاف وطهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، نتنها پوسته و ظاهری است. از سوی دیگر، افرادی ادعای عفاف کرده و با تعبیری ، مثل من قلب پاک دارم، خدا با قلب ها کار دارد. خود را سرگرم می کنند؛ چنین انسانهایی باید در قاموس اندیشه خود این نکته اساسی را بنگارند که درون پاک، بیرونی پاک می پروراند و هرگز قلب پاک بارور شدن میوه ناپاک بی حجابی نخواهد شد.



:: موضوعات مرتبط: حجاب و عفاف , ,
:: برچسب‌ها: رابطه حجاب و عفاف ,
:: بازدید از این مطلب : 522
|
امتیاز مطلب : 116
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 دی 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد